دسته ها :

 

زندگي نامه شيخ صفي الدين اردبيلي:

 

شيخ صفي الدين ابوالفتح اسحق بن شيخ امين الدين جبرائيل اردبيلي(۶۵۰-۷۳۵ه.ق) عارف و صوفي مشهور ايراني ، كه سلاطين به سبب انتساب به نام او به صفويه يا صفويان موسوم شده اند . صفي الدين پسر سلطان جبرائيل بود و در اردبيل به دنيا آمد (۷۱۳ - ۶۳۱ خورشيدي برابر ۷۳۵ - ۶۵۰ قمري)

پدر و اجداد وي در قريه كلخوران اردبيل زراعت داشتند و پيشينيان آنها از قريه رنگين گيلان به اسفرنجان در حدود اردبيل آمده بودند. پدر او امين الدين جبرائيل نام داشت و مي گويند با وجود مكنتي كه از راه كشاورزي به هم رسانيده بود، علاقه به عزلت و انزوا داشت و از معاشرت با خلق اجتناب مي ورزيد. صفي الدين در سال 650 قمري در محيط انزواي خانواده و در صفاي زندگي روستايي به دنيا آمد. در عين اشتغال به مقدمات علوم رسمي، تمايلي به زهد و رياضت يافت و به روزه داري و شب زنده داري پرداخت. گاه اوقات خويش را در مقابر اولياء بسر مي برد و گاه روياها و مكاشفات صوفيانه مي ديد و گاه در كوه سبلان براي آنچه وي آنرا "ملاقات مردان خدا" مي خواند، مي رفت و در آن حال، از آب و خاك آن كوه چيزي به تبرك همراه مي آورد. اينكه از علوم رسمي چه اندازه بهره داشت معلوم نيست اما از اقوال و احوالش، آشنايي كافي با علوم شرعي پيداست. به هرحال آنگونه كه از قول مؤلف "عالم آراي عباسي" بر مي آيد «مدتي به اكتساب فضايل و كمالات صوري پرداخت» و اين كمالات او لامحاله، آن اندازه بود كه قرآن را حفظ كرد، در فرايض و سنن وقوف تمام يافت چنانكه از لغات عربي و فارسي و تركي و مغولي هم بهره مند گشت و به قول مؤلف "روضات الجنان" از اشعار و نكات و لطايف نيز محتظي شد

پيش از رسيدن به اين مقامات، صفي الدين اسحق جوان ، ويژگي هاي خود را داشت . ابن بزار اردبيلي كه كتابي در ترجمه ي احوال و اقوال و كرامات او نوشته و پژوهشگران آن را مأخذي معتبر مي شمارند، مي نويسد صفي الدين در جواني از بابت زيبايي و حسن صورت چنان بود كه او را " يوسف ثاني " لقب داده بودند و"… به سن بلوغ نا رسيده زنان در عشق او دست ها مي بريدند " ولي " دل مبارك او از ايشان مي رميد " و اين حسن صورت در دوران بلوغ به مرتبه اي كه اولياءالله " وي را پير آذري خواندندي " و " جماعت طالبان او را زرين محاسن مي گفتند " .او در زمان خويش مورد بزرگداشت مردم بود و مردم آن سامان او را به نام پير و رهنما پذيرا بودند.از او ديواني به زبان آذري در دست است. شيخ صفي هم‌زمان با الجايتو ايلخان مغول مي‌زيست و سلطان محمد الجاتيو (معروف به خدابنده) با وي با حرمت تمام سلوك مي كرد.

مي گويند اين ايلخان مغول، وقتي بناي شهر سلطانيه خويش را تمام كرد، در ضمنِ ساير مراسم و تشريفات، مشايخ و علماء عصر را هم در آنجا به مهماني خواند. چون طعام پيش آوردند، شيخ صفي الدين اردبيلي و شيخ علاءالدوله سمناني در دو جانب سلطان نشسته بودند. شيخ صفي الدين غذايي نخورد، اما شيخ علاءالدوله ابايي نكرد. سلطان پرسيد كه اگر طعام ما حرام بود؛ شيخ علاءالدوله چرا خورد؟ صفي الدين جواب داد شيخ علاءالدوله درياست؛ دريا را هيچ چيز نمي آلايد. شيخ علاءالدوله هم گفت: شيخ صفي شاهبازست، به هر طعمه اي ميل نمي كند. اين روايت كه در آثار صوفيه تا حدي به تواتر نقل شده است، حرمت شيخ را در نزد بزرگان عصر خويش نشان مي دهد.

شيخ صفي خود پيشتر پيرو شيخ زاهد گيلاني بود و دختر او فاطمه خاتون را نيز به زني گرفته بود. زهد و ساده‌زيستي او با وجود داراييش در آن زمان نامور بود. شيوه زندگي و گيرايي او و ناماوري خانقاهش به زودي براي او و فرزندانش پيرواني را از شام و تركيه و بخش‌هاي ديگر ايران فراهم ساخت. پس از او پسرش شيخ صدرالدين موسي جاي پدر را گرفت.

صفي الدين به سبب كثرت رياضت و مخصوصاً به جهت افراط در روزه و اجتناب از حيواني، در اواخر عمر تدريجاً ضعيف و مكرر بيمار شد. در پايان عمر تقريباً به كلي از غذا افتاده بود و جز غذاهاي ساده غير حيواني و آب قند، چيزي از گلويش پائين نمي رفت. با اينحال، تا ممكن بود در اداي وظايف شرعي اهتمام داشت. به علاوه خانقاه او محل اطعام فقرا و پناه ضعفا و مسكينان بود و همين نكته دستگاه او و اخلافش را همچنان محل محتاجان و درويشان مي داشت. در مرض موت هم، "محافظت سفره و خدمت ضعفا" را با تأكيد تمام، سفارش مي كرد. در آخرين روزهاي بيماري، در اثر ضعف شديد، تقريباً از سخن گفتن هم بازماند. فقط آهسته قرآن مي خواند و آخرين سخنش اين بود: «صلو عليه و سلموا تسليماً». روز دوشنبه دوازهم محرم سنه 735 قمري، بعد از نماز صبح، در سن هشتاد و پنج سالگي وفات يافت و روز بعد به وقت نماز ظهر، در مجاورت خلوت خانقاه خويش دفن شد. هنگام وفات وي، پسرش شيخ صدرالدين موسي، در مسافرت بود و زن شيخ هم كه در ايام بيماري از شيخ مراقبت مي كرد، چند هفته بعد از شوهر وفات يافت.

مذهب

هر چند كه در عمل ، مي توان شيخ صفي الدين را پايه گذار دودمان صفوي بشمار آورد كه مذهب اثني عشري را به عنوان مذهب رسمي كشور تبليغ كردند و رواج دادند ، ولي صفي الدين رسماً خود يك سني شافعي بوده . با اين همه ، با در نظر گرفتن آب و هواي آشتي گرايانه ي مذهبي دوره ي حكومت مغولان در ايران ، روي اين مطلب تأكيد زيادي نمي توان كرد :

بيشتر مورخان، وي را سني مذهب دانسته اند دكتر عبدالحسين زرين‌كوب محقق و مورخ فقيد هم، در كتاب مشهورش "جستجو در تصوف ايران" با استناد به منابع تاريخي متعدد و گوناگون، وي را سني مذهب مي داند. دكتر زرين كوب مي نويسد:

مذهب خود او (شيخ صفي الدين) تسنن بود و با آنكه بعضي اقوال و اشعار منقول ازو، از اتكا بر محبت و مهر علي حاكي است، اين محبت علي با تسنن وي كه در تاريخها از جمله حتي در "احسن التواريخ" بدان اشارت هست، مغايرت ندارد. در مكتوبي هم كه عبيدالله خان ازبك به شاه طهماسب صفوي (سال 936 هجري) مي نويسد، گفته مي شود كه "پدر كلان شما، جناب مرحوم شيخ صفي مردي عزيز اهل سنت و جماعت بوده است"

دكتر زرين كوب در جاي ديگري از اين كتاب مي نويسد:

در هر حال سيادت شيخ صفي ظاهراً محل انكار نيست، اما تشيع او محل ترديدست؛ بلكه تسنن او كه از مقالات و سخنان خودش برمي آيد، امري است كه وجود نام ابوبكر و عمر در انساب خاندانش نيز آنرا تائيد ميكند و بعيدست كه آن را بتوان حمل بر كتمان و تقيه كرد. با اينهمه تسنن شيخ صفي و اخلاف و اجداد او، از اظهار محبت و تكريم فوق العاده در حق اهل بيت رسول خالي نبود و سيادت خود وي و مبالغه اش در تعظيم و تكريم آل پيغمبر، هيچ يك با تسنن وي منافات نداشت

عارفانه ها  

▪ سوال كردند از آيت " يا اَيَّتها النفسِ المطمئنة ارجعي الي رَبِكِ راضيةً مرضيةً ، فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي ( فجر آيات ۲۷- ۳۰) مراد به اين بهشت مضاف با حق تعالي چيست ، و آن بهشت كدام است ؟

ـ شيخ فرمود: كه نفس مطمئنه را دو صفت است ؛ صفت راضيه و صفت مرضيه . و بهشت دو نوع است : خاص و عام . بهشت عام آن است كه در آنجا اكل و شرب و شهوت است و آن از بندگان عام است كه مستوجب آن باشند ، اما بهشت خاص مضاف " و ادخلي جنتي " با حق تعالي ، از آن بندگان خاص است و آن لقاء و وصال و مشاهده است كه در آنجا اكل و شرب و شهوت را مدخلي نيست .

▪ در تحقيق اين بيت عراقي :

گنج در جاي خراب اولي تر است / گنج بود او ، در خرابي زان نشست

فرمود: عادت باشد كه گنج در جاي خراب نهند تا كسي كه محرم نمي بود بدان پي نبرد . پس حق تعالي گنج اسرار خود را در خرابه ي خاكي انسان نهد تا كسي كه محرم نبود بدان پي نبرد و هر چه خرابه باشد شكسته باشد كه " انا عندالمنكسرةِ قلوبهم لاجلي" و حق تعالي را نظر با شكسته دلان است ، لاجرم گنج اسرار خود در دل هاي شكسته نهاده …

دسته ها :

كليساي مريم مقدس :

 

در مركز شهر اردبيل در كوچه اي به نام ارمنستان گازران يا اونچو ميدان، كليساي متروكه اي وجود دارد كه كم تر از دو قرن قدمت دارد. از تاريخ دقيق بنا اطلاعي در دست نيست و تاريخ 1876 ميلادي كه روي در ورودي آن ديده مي شود به سال اهداء در به كليسا و نصب آن مربوط مي شود.
شكل كلي بنا به صورت مستطيل و شكل داخلي آن فضايي مربع شكل با چهاردرگاه بلنداست. بنا داراي يك طاق جناقي است كه روي آن گنبدي آجري به شكل چتر قرار گرفته است. پنجره هايي كه در پايين گنبد و در بدنه ديوار ساخته شده اند، نور داخل كليسا را تامين مي كنند.
محراب كليسا در قسمت خاور بنا واقع شده و مزين به تزيينات نقاشي، به صورت ترنج با گل هايي به رنگ سبز روشن و نارنجي در زمينه لاجوردي است. اندكي تزيينات نيز درازاره كليسا به چشم مي خورد. در چوبي كليسا با تزيينات هندسي زيبا، يادگار ميرزاييان از ارامنه اردبيل بود كه به ياد بود گالوست ميرزاييان پدر خانواده ساخت و به كليسا اهداء كرد. روي اين در، عبارت ذير به خط ارمني نوشته شده است:«اين درب خانه حقيقي خداست كه به رسم يادبود از طرف اگالوس مليك ميرزايانس به كليساي مريم مقدس هديه مي شود 1876.»

حليمه  خاتون:

 


بقعه متبركه اين امامزاده در بافت تاريخي شهر اردبيل، درخيابان سيمتري، كوچه حاج ميرصالح قرار دارد.
بانو حليمه خاتون دختر موسي ابن جعفر وخواهر حضرت معصومه (س)، امام رضا (ع) ويكي از امامزاده هاي واقع در اردبيل مي باشد.
وي به واسطه اينكه فرزند امام موسي كاظم و خواهر امام رضا (ع) است، از ارج و قرب والايي در نزد مردم اردبيل برخوردار بوده و جايگاه ويژه اي در دل مردم شهر پيدا كرده است.


ساختمان قديمي اين امامزاده به دليل فرسودگي تخريب شده و ساختمان جديد از سال1317 ه.ش جاي آن را گرفته است. درجوار بناي امامزاده كه از داخل مزين به آينه كاري مي باشد، مقبره باني ساختمان امامزاده، “حاج آقا ميرصالح ” بنا به وصيت خودش قرار گرفته است.

 
زيارت نامه ذيل مربوط به امامزاده حليمه خاتون (س) مي باشد:


” السلام عليك يا بنت رسول الله، السلام عليك يا بنت اميرالمومنين، السلام عليك يا بنت فاطمه الزهرا و خديجه الكبري، السلام عليك يا بنت الحسن و الحسين، السلام عليك يا اخت ولي الله، السلام عليك يا عمه ولي الله، السلام عليك يا بنت موسي ابن جعفر و رحمه الله و بركاته ”.

رودخانه آغلاغان ( نير چاي ):

 

 

رودخانه آغلاغان دومين رودخانه دائمي نير است كه از دامنه هاي جنوبي سبلان سرچشمه مي گيرد و پس از پيوست چشمه هاي شمال غرب نير موسوم  به بولاغلار كه خود به بركت وجود كوه سبلان پديد آمده است . ميزان آب آن  افزايش يافته و پس از عبور از شهر نير به رودخانه بالقلو مي پيوندد آبدهي  سالانه رودخانه آغلاغان  نير 6/46 ميليون متر مكعب برآورد گرديده است.

منطقه زيستگاه طبيعي و مختلف وجود دارد. از جمله منطقه انواع پرندگان   شامل زاغ، كبك، مرغابي و... و جانواراني مانند خرگوش، خرس، بزكوهي در كوهستانهاي اطراف ، گرگ و روباه و جوجه تيغي و لاك پشت و... در مراتع وجود دارد.

رودخانه باليخلو :


بالخلي چاي ( رودخانه باليخلو )از جمله رودخانه هاي دائمي استان ميباشد كه از گردنه بالخلي «جنوب غربي شهر نير» حدفاصل دو رشته بزقوش و سبلان سرچشمه مي گيرد،

سرشاخه هاي مهمي نظير برجلوچاي، سقزچي چاي، آغلاغان، جوراب چاي، درويش چاي، لاطران چاي و.... در مسير به اين رودخانه پيوسته و آنرا پرآب مي سازند. اين رودخانه از وسط شهر اردبيل مي گذرد و سرانجام در شمال اردبيل به رودخانه قره سو تخليه مي شود. وجه تسميه بالخلي چاي (رودخانه ماهي دار) بيانگر زيست انواع ماهيان در اين رودخانه است كه عبارتند از قزل آلاي خال قرمز، سس ماهي، ماهي سياه، شاه كولي، همچنين اين رودخانه زيستگاه دائمي پستاندار آبزي (سمور آبي) و زيستگاه عبوري و فصلي انواع پرندگان مهاجر آبزي و كنار آبزي است.

دو سد مهم يامچلو و بند انحرافي الماس بر روي اين رودخانه قرار

دسته ها :

امامزاده سيد عبدالعزيز (ع) :

امامزاده سيد عبدالعزيز كه درمحله نيار شهرستان اردبيل واقع شده از مكانهاي متبركه اي است كه همواره پذيراي خيل عظيم زائرين از شهر اردبيل و شهرستانهاي مجاور ميباشد.

فرم پلان مقبره، 12 ضلعي است كه به نيت 12 امام طراحي شده و نوساز مي باشد. دورتا دور بنا با سكويي به عرض 4 متر از سنگ پلاك تيشه اي تراورتن احاطه شده و پيش خوان ورودي اجرا شده با سنگ مالون قرمز، زائر را به هشتي هدايت مي كند.

پس از هشتي، گنبدخانه واقع شده است. گنبدخانه شامل يك سكوي سنگي است كه ضريح امامزاده بر روي آن قرار گرفته وسقف  با قوس پنج و هفت در ساقه داراي 9  نورگير مي باشد كه همراه با نورگيرهاي بدنه، نور مورد نياز داخل مقبره امامزاده را به راحتي تأمين مي كند.

 دليل تبرك اين دو مكان به گفته اهالي اين است كه، درجنگ ايران و روسيه براي پيشبرد اهداف جنگ، نياز به استفاده از چهارپايان شهر مي شود كه طي حكمي اسبهاي موجود در سطح شهر جمع شده و در اختيار نظاميان قرار مي گيرد.با همين حكم، يكي از درجه داران به اين خانه وارد مي شود كه در آن زمان خانواده اي از قشر بسيار ضعيف در آن سكونت داشته اند و سعي مي كند اسب ايشان را به زور از خانه خارج  نمايد. مادر خانواده با توجه به اينكه چرخه زندگيشان وابسته به آن اسب بود به التماس برمي‏خيزد كه نتيجه اي حاصل نمي شود. نهايتاً دست به دم اسب مي اندازد تا مانع شود اما خود نيز التماس كنان بر زمين كشيده مي شود . زن دست خود را از همه جا بريده مي بيند و مرد را نفرين مي كند و از حضرت ابوالفضل مدد مي خواهد. طولي نمي كشد كه درجه دار در 200 متري خانه (سقاخانه كنوني كه دليل ساخت آن همين موضوع مي باشد) با وضعي فجيع به هلاكت مي رسد. اين ماجرا بنا به روايت مردم شهر و محله مربوط به 1340 ه.ق در ساعات قبل از ظهر مي باشد.

كاروانسراي عباسي نقدي كندي :


 اين كاروانسرا در 200 متري حاشيه شمالي جاده آسفالته اردبيل – مشكين شهر و به فاصله 35 كيلومتري اردبيل در كنار رودخانه نقدي و مشرف به دره نقدي كندي كم عمق و سرسبز و پردرخت آن قرار گرفته است . كاروانسراي عباسي نقدي كندي از لحاظ سبك و پلان به نقشه كوهستاني مشابهت دارد. ابعاد آن 29 × 30 متر و از مصالح لاشه سنگ و ملاتهاي آهكي بنا گرديده است . در ازاره بنا از سنگهاي رتوش شده نوع خاراي خاكستري بهره برده شده است . ورودي بنا در قسمت غرب واقع شده كه پس از وارد شدن از اين قسمت با دو اطاق در جناحين راهرو روبرو مي شويم . پس از آن وارد تالار مي شويم كه در اضلاح شمالي و جنوبي آن چهار حجره تعبيه شده است. دسترسي به پشت اين غرفه ها و حجره ها از قسمت شرقي است .اين بنا از ابنيه باقيمانده عصر صفويان است . در 100 متري شرق كاروانسرا يك تپه طبيعي قبرستان كوچكي قرار دارد كه احتمالاً مربوط به دوره اي است كه كاروانسرا داير بوده است . با توجه به موقعيت خاص آن و واقع شدن در مسير جاده آسفالته اردبيل – مشكين شهر مي توان از آن به عنوان كافه سنتي استفاده نمود . البته اين كار نياز به مرمت و واگذاري آن به بخش خصوصي دارد . از خصوصيات مهم بنا مي توان به پلان نوع كوهستاني آن اشاره كرد . مراحل مستندسازي و ثبت آن در فهرست آثار تاريخي و ملي در حال پيگيري است . ضمناً كاروانسرا در ملك شخصي بنام حاج سلطان علي جعفري اهل و ساكن روستاي نقدي كندي واقع شده است .

سقا خانه حضرت ابوالفضل (ع) :

 

سقاخانه حضرت ابوالفضل (ع) دركنار خيابان شيخ صفي و در جنب مجموعه تاريخي شيخ صفي الدين در كنج جنوبي غربي مسجد قرار دارد كه از ساليان قديم مورد توجه مردم مسلمان منطقه مي باشد . ساختمان مسجد در سال 74 تخريب شد كه در مدت پنج سال با كيفيت بسيار بالايي با زيربناي 550 متر مربع با يك گنبد و دو مناره بسيار جالب ساخته شده است. اين سقاخانه داراي مسجد ، زير زمين براي برگزاري مراسم خانمها و شبستان مي باشد كه اكثر قسمتهاي بيروني و داخلي ساختمان از كاشي سنتي خشتي و معرق و سنگ كار شده است .

سالن 6 هزار نفري جهان پهلوان حسين رضازاده :

 

 

سالن 6 هزار نفري جهان پهلوان حسين رضازاده  در فضايي بالغ بر 12 هزارمتر مربع با سازه اي بتني و مسقف به شبكه اي فلزي است كه مساحت سازه آن 9 هزارمتر مربع است.

ورزشگاه 6 هزارنفري رضازاده در چهار گالري طراحي شده است كه شامل سالن ورزشي، وروديهاي تماشاچيان، رختكن، دوش ، انبار و سرويس هاي مجهز ، بوفه، جايگاه ويژه ميهمانان داخلي و خارجي، جايگاه مخصوص خبرنگاران، اتاق كنترل، حوضچه آب سرد و همچنين سالن تمريني ورزشهاي كشتي، وزنه برداري و رزمي است كه در گالري چهارم آن يك سالن تمريني دووميداني نيز لحاظ شده است.

 ورزشگاه 6000 نفري كه در انتهاي شهرك رضوان در شهرستان اردبيل احداث شده است

 و در نوع خود در خاورميانه بي نظير است.طراحي سازه ، كاملا بتني است.

ساخمان 4 تكه (قطعه) است، 4 ژوئن (درز انقطاع) بخاطر كاهش آسيب زلزله و يا نشست كردن

 مي باشد. بطوريكه در هنگام زلزله ، 4 بخش جدا از هم بوده و با يكديگر برخورد نخواهند كرد.

اين 4 واحد كاملا مجزا هستند بطوريكه داراي فنداسيون وستون هاي مجزا مي باشند.

مساحت كف: m 12000

زير بنا : m9000(داراي 4 گالري)

مساحت زمين بازي :  m 2000

كل زميني كه ساختمان سالن اشغال كرده است: m 6000

اختلاف ارتفاع سقف تا كف : m 24

پوشش : m 6500

ورزشگاه از 4 گالري (طبقه) تشكيل شده است :

گالري اول: زير زمين

شامل: سرويس بازيكنان (تعداد:4) ، 4 مكان همزمان براي 4 تيم ، سونا ،غذاخوري ، فروشگاه ، 2سالن تمرين ، حوضچه آب سرد ، رختكن داوران

تاسيسات : موتورخانه ، 4 ساختمان هواساز ، 2 سالن اصلي

گالري دوم: همسطح با محوطه (تراز صفر- صفر)

شامل: جاگاه ويژه ،اتق جلسات و كنفرانس ،اتاق مديريت،سرويس تماشاگران ، 4 اتاق خبرنگاري ، جايگاه نشيمن تماشاگران

گالري سوم :

شامل : سرويس تماشاگران ، 2 راهروي ورودي تماشاگران ، پيست دوميداني ( 200 متر طول و 2 متر يا تقريبا 1.7 متر عرض براي نرمش كردن بازيكنان)

گالري چهارم : بصورت كنسول فقط براي جايگاه تماشاگران

 

طراحي سازه:

طراحي سازه ، كاملا بتني است. ساخمان 4 تكه (قطعه) است، 4 ژوئن (درز انقطاع) بخاطر كاهش آسيب زلزله و يا نشست كردن مي باشد. بطوريكه در هنگام زلزله ، 4 بخش جدا از هم بوده و با يكديگر برخورد نخواهند كرد. اين 4 واحد كاملا مجزا هستند بطوريكه داراي فنداسيون وستون هاي مجزا مي باشند. سالن بيضي شكل مي باشد. ولي داخل سالن ، گرد است البته گاالري چهارم نيز بيضي شكل مي باشد. كل طراحي ها روي 40 محور سوار شده است.

 

ميلگرد:

ميلگرد استفاده شده از نوع  A4 مي باشد ( با تنش تسليم kg/cm4000) حداكثر سطح مقطع ميلگرد موجود در ستون ها  %8  سطح مقطع ستون مي باشد. اگر بيش از آن باشد ستون از حالت ستون بودن خارج مي شود. هرچه مقاومت ميلگرد بالا باشد حالت ترد پيدا مي كند.( نزديك به چدن مي شود و انعطافش را از دست ميدهد ودر مقابل زلزله ناپايدار خواهد بود.)

ديوارها :

ديوارهاي خارجي به صورت پانل هاي بتني پيش ساخته است كه به صورت دو جداره مي باشند.

خرپاها:

دو خرپا روي چهار پايه قرار دارد (كل نيروهاي سقف روي اين خرپاها وپايه ها مي باشند.)

فونداسيون: 3*9*9 متر

 

سكوها :

سكوها بصورت بتني و پيش ساخته هستند. اين سكوها در روي زمين توليد شده و بوسيله جرثقيل انتقال داده شده اند. تركيب سكوها بصورت زير مي باشد:

ديوار نازك آجركاري + پشم شيشه + loom بتن يا پانل

 ورودي:

4 ورودي براي گالري دوم و 4 ورودي براي گالري سوم تعبيه شده است. زمان تخليه با توجه به ورودي و خروجي ها  7 دقيقه (بصورت خروج با آرامش مي باشد در حاليكه زمان متعارف تخليه 10 دقيقه  است.

موتورخانه:

مكانيسم موتورخانه:

توليد آب گرم – انتقال به محوطه هواساز – عبور هوا از داخل آب گرم – انتقال به تماشاگران در فصل سرما

در تابستان اين آب گرم نخواهد بود .

كاركرد ورزشگاه :

اين ورزشگاه ، ورزشگاهي است چند منظوره ،مورد استفاده براي رشته هاي : بسكتبال ، فوتسال ، واليبال ، هندبال (براي كشتي هم مي توان تشك تعبيه كرد )

تعداد سالن هاي تمرين 2 سالن مي باشد كه براي بدنسازي بكار گرفته خواهد شد.

فرم ساخت سقف :

فرم سقف بكار گرفته شده براي دومين بار در ايران ساخته شده است كه اولين بار در سقف فرودگاه امام(ره) انجام شده است.

پوشش بالا بصورت دو جداره و سقف ، كاملا بدون نفوذ بوده و با مشاركت اينتر فاز آلمان انجام گرفته است.

 

پوشش سالن :

پوشش سالن (پوشش نهايي) بصورت سازه فضايي space frame) مي باشد. ميدانيد كه سازه فضاكار سيستم هاي اسكلت فلزي بوده كه از بافت تعداد زيادي المان يا مدول با شكل هاي استاندارد به يكديگر تشكيل مي شوند و نهايتا يك سيستم سبك و با صلبيت زياد را ايجاد مي كنند

 

 

امامزاده صالح (ع):

 

زيارتگاه مباركه“ امامزاده صالح” در ميدان عالي قاپوي شهرستان اردبيل وحريم بقعه شيخ صفي الدين اردبيلي واقع شده است.
نسب امامزاده صـالح به حضرت امام موسي كاظم (ع) مي رسد كه از برادران ديگر وي به نام سيد عبدالعزيز درمحله نيار به خاك سپرده شده است. اين حضور از بقاع متبركه اهل بيت حضرت موسي كاظم، سيماي شهر مذهبي اردبيل را جلا وعظمت خاصي بخشيده است.
مقبره قديمي و با ارزش اين امامزاده در سال 1382ه.ش تخريب شده و ساختمان جديد در حال احداث مي باشد. زيارتنامه ذيل مربوط به امامزاده صالح (ع) مي باشد :


السلام علي آدم صفوه الله، السلام علي نوح نبي الله، السلام علي ابراهيم خليل الله، السلام علي عيسي روح الله، السلام عليك يا رسول الله، السلام عليك يا خير خلق الله، السلام عليك يا محمد بن عبدالله خاتم النبيين صلي الله عليه و آله و سلم، السلام علي اميرالمومنين علي بن ابيطالب وصي رسول الله، و علي ائمه المسلمين سلام الله عليهم اجمعين و علي ذريه رسول الله و رحمه الله و بركاته و عليك السلام ايها الصالح ابن الامام موسي كاظم عليه آلاف التحيه و الثناء و رحمه الله و بركاته اللهم اني اسئلك ان تختم الي بالسعاده و تزرقني خير الدنيا و آلاخره و تقبله بارمك و عزتك و رحمتك يا ارحم الراحمين و صلي الله علي محمد و آله اجمعين.

 امامزاده ميرزاده خانم (س) :

 

 

بقعه متبركه“ امامزاده ميرزاده خانم” درشهر اردبيل، ميدان قيام ، كوچـه حسينيه واقع شـده است. ميـرزاده خانـم يكي از دختران مير غني عاملي ـ صاحب مقبره در حريم  بقعه شيخ كلخوران ـ است كه از ارزش و تقدس والايي در نزد مردم اردبيل، به خصوص اهالي محله حسينيه برخوردار مي باشد. وي از بانوان شايسته و مطرح زمان خويش بوده كه به روايتي همسر ايشان به خاطر اعمال ناشايست دچار نفرين وي مي شود.
مردم منطقه از برآورده شدن حاجتي كه با ايشان در ميان گذاشته مي شود سخنان زيادي مطرح مي كنند وحسن نظر ايشان را نسبت به شيعيان و مسلمانان ذكر مي نمايند.
مقبره وگنبدخانه امامزاده آينه كاري شده وتوسط ازاره اي با سنگ مرمر سبز پوشش داده شده است. امامزاده از سمت خيابان داراي نورگيري به داخل گنبدخانه است كه از اين نورگير، ضريح امامزاده به راحتي قابل رويت مي باشد. از داخل مسجد نيز توسط يك درب مشبك چوبي ارتباط بصري و دسترسي لازم برقرار گشته است.
زيارت نامه ذيل مربوط به ميرزاده خانم (س) مي باشد:


  ” السلام علي جدك المصطفي، السلام علي ابيك المرتضي، السلام علي السيدين الحسن و الحسين، السلام علي خديجه سيده نساء العالمين، السلام علي فاطمه ام الطاهرين، السلام علي النفوس الفاخره بحور العلوم الزاخره شفعائي في الاخره و اوليائي عند عود الروح الي العظام الفاخره ائمه الخلق و ولاه الحق، السلام عليك ايها الشخص الشريف الطاهر الكريم، اشهدو ان لا اله الا الله و ان محمداً عبده و مصطفاه و ان علياً وليه و مجتباه و ان الامامه في ولده الي يوم الدين نعلم ذلك علم اليقين و نحن لذلك معتقدون و في نصرهم مجتهدون “.

آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 158531
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 26
 حمايت از توليد ملي

دیکشنری آنلاین

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت


Rss